شعری زیبا از سهراب سپهری
دیگران را هم غم هست به دل،
نظرات شما عزیزان:
بـــــــی وفـــــامــن به انــدازه چشمان تو غمــگـین مانـــدم و به انـدازه هر بــرق نگاهــت نگــران /تـــو به انـدازه تنــهایـی مــن شــــاد بمــان |
شعری زیبا از سهراب سپهری
شب سردی است، و من افسرده.
راه دوری است، و پایی خسته.
تیرگی هست و چراغی مرده.
تنها ازجاده عبور میکنم
دور ماندند زمن آدم ها.
سایه ای از سر دیوار گذشت،
غمی افزود مرا بر غم ها.
فکر تاریکی و این ویرانی
بی خبر آمد تا با دل من
قصه ها ساز کند پنهانی.
نیست رنگی که بگوید با من
اندکی صبر، سحر نزدیک است.
هر دم این بانگ برآرم از دل:
وای، این شب چقدر تاریک است!
خنده ای کو که به دل انگیزم؟
قطره ای کو که به دریا ریزم؟
صخره ای کو که بدان آویزم؟
مثل این است که شب نمناک است.
دیگران را هم غم هست به دل، نظرات شما عزیزان:
عااالی بود
|
|
[ طراح قالب : آوازک | Theme By : Avazak.ir ] |